بکائون (بکائین) چه کسانی هستند؟-راهبرد معاصر
قرعه کشی یک چهارم نهایی لیگ ملت‌ها/ پیش به سوی مصاف‌های جذاب کاروان پرسپولیس راهی قطر شد میزبانی تیم ملی فوتبال ایران از امارات در کشور عمان واژگونی اتوبوس در جاده زاهدان به زابل / ۲۸ نفر مصدوم شدند همتی: از رونق گذشته در مناطق آزاد خبری نیست فرمانداری: مرز مهران بازگشایی می‌شود نماینده ایران در سازمان ملل: شورای امنیت به مصونیت اسرائیل پایان دهد پزشکیان: اینکه توانستیم یک بلوچ سنی را استاندار کنیم با نظر مقام معظم رهبری بود وزیر علوم: ۱۵۰ دانشجوی تعلیقی را بی سر و صدا برگرداندیم قطعنامه ضدایرانی امشب به رأی گذاشته می‌شود؛ ۶درخواست ۳کشور اروپایی از ایران هواشناسی: وزش باد شدید، کیفیت هوای تهران را بهبود می‌بخشد تعرفه گاز برای پرمصرف‌ها افزایش یافت واکنش‌ها به حکم دادگاه لاهه برای بازداشت نتانیاهو سخنگوی سازمان هدفمندی: منایع یارانه هنوز تامین نشد انجام ۱۵۰۰ عمل جراحی برای مجروحان حادثه انفجار پیجرهای لبنان در ایران

بکائون (بکائین) چه کسانی هستند؟

در تاریخ به کسانی که بسیار گریه می کردند، بکائون (بکائین) گفته می شد.
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۳ - ۰۹ دی ۱۳۹۹ - 2020 December 29
کد خبر: ۷۲۱۸۷


به گزارش راهبرد معاصر؛ در تاریخ به کسانی که بسیار گریه می کردند، بکائون (بکائین) گفته می شد. در احادیث وارد شده است که آنها پنج نفر بودند: «حضرت آدم(ع)، حضرت یعقوب(ع)،حضرت یوسف و حضرت فاطمه(س) و امام سجاد(ع)». روشن است که دلیل آن، گریه بسیار آنها در طول زندگی بوده است، {V(بحارالانوار، ج ۱۲، ص ۲۶۴)V}

 

حضرت على بن الحسین علیهما السّلام مدت بیست یا چهل سال بر حضرت حسین گریست. هیچ غذایى در مقابل آن حضرت نمى‏ گذاشتند مگر اینکه گریان مى‏ شد.


بکائون (بکائین) عالم چه کسانی هستند؟

سرویس مذهبیافکارنیوز- شیخ صدوق رحمه اللَّه در کتاب خصال، به سندش از امام صادق علیه السّلام روایت کرده:


افرادى که فوق العاده گریه کردند پنج نفر بودند: آدم، یعقوب، یوسف، فاطمه، دختر حضرت محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم و على بن الحسین علیهم السّلام.

 

حضرت آدم از فراق بهشت به قدرى گریه کرد که اثر اشک در دو گونه مبارکش نظیر جوى باقى ماند.

 

حضرت یعقوب به قدرى از فراق یوسف گریه نمود که چشمان خود را از دست داد و به او گفتند: به خداوند سوگند یوسف را از خاطر نخواهى برد تا آنکه افسرده یا نابود گردى.

 

حضرت یوسف به قدرى براى پدرش یعقوب گریست که اهل زندان ناراحت شدند و به وى گفتند: یا باید شب گریان و روز ساکت شوى و یا اینکه روز گریان و شب ساکت باشى.


یوسف با یکى از پیشنهادهاى ایشان موافقت نمود.

 

حضرت فاطمه در فراق پیغمبر به قدرى گریه کرد که اهل مدینه خسته و ناراحت شده به او گفتند: تو به واسطه کثرت گریه‏ ات ما را اذیّت مى ‏کنى. لذا حضرت زهرا از مدینه خارج و به سوى قبر شهدا مى‏ رفت، وقتى ناراحتیهاى قلبى خود را با گریستن خالى مى‏ کرد به سوى مدینه بازمى‏ گشت.

 

حضرت على بن الحسین علیهما السّلام مدت بیست یا چهل سال بر حضرت حسین گریست. هیچ غذایى در مقابل آن حضرت نمى ‏گذاشتند مگر اینکه گریان مى‏ شد.


کار آن حضرت به جایى رسید که یکى از غلامانش به وى گفت: اى پسر رسول خدا! فداى تو شوم، من مى‏ ترسم تو خود را(به واسطه کثرت گریه) هلاک نمایى!


فرمود: چاره‏ اى نیست جز اینکه از غم و اندوه خود به خداوند شکایت کنم. من چیزهایى را مى‏ دانم که شما نمى ‏دانید. من یادآور قتلگاه فرزندان فاطمه علیها السّلام نمى‏ شوم مگر اینکه گریه راه گلویم را مسدود مى‏ کند.

منبع: زندگانى حضرت زهرا عليها السلام ( ترجمه جلد ۴۳ بحار الأنوار) ترجمه روحانى، ص571و572.

ارسال نظر